کانال تلگرام احساس زخمی با موضوع دلنوشته ها و جملات عاشقانه
کانال تلگرام برق خنده با موضوع جوک و لطیفه های خنده دار
قولها.. "بی اعتبار"
حرفها.."ناخالص"
عشقها.."پوشالی"
محبتها.."قلابی"
خوبیها.."تظاهر"
دیدارها.."تفاخر"
صورتها.."پر رنگ"
سیرتها.." بی رنگ"
شعارها.."بدون عمل"
قضاوتها.."بدون عدل"
و. . . . .
در کدامین نقطه از انسانیت ایستاده ایم ؟؟؟
یادش بخیر ، روزی دروغگو دشمن
خدابود
https://t.me/EhsaseZakhmi
کاش بازی هامون انقدری ادامه پیدا میکرد
که دیگه وقت نمی کردیم بزرگ شیم...
https://t.me/EhsaseZakhmi
سرما، سردی نگاه تو بود
و برف، اشک چشم های من بود
كه به زمینت نرسیده ،
با سردی هوای چشم هایت یخ بست!
https://t.me/EhsaseZakhmi
احمقانه تر از
برگشتن "قاتل" به صحنه جرم،
برگشتن "عاشق" به جاهاییه که
توش کلی خاطره مشترک داره ...!
https://t.me/EhsaseZakhmi
یه وقتایی هم
عکسِ تکـی بگیر . . .
بریدنِ آدمایِ کنارت تـویِ عکس
بعد از رفتنشون
خیلـی درد داره
خیــلی....
https://t.me/EhsaseZakhmi
دلت که گرفته باشد...
شادترین آهنگ ها،روضه خوانی میکنند!!
شلوغترین مکانها، تنهایی ات را به رُخت می کشند...
و شادترین روزها، برای تو غمگین ترین روزهاست!!
https://t.me/EhsaseZakhmi
کاش اون لحظه ای که یکی ازت میپرسه “حالت چطوره؟”
و تو جواب میدی “خوبم!”
کسی باشه که محکم بغلت کنه و آروم تو گوشت بگه:
“میدونم خوب نیستی…”
https://telegram.me/EhsaseZakhmi
کُــفر نمیــگویم
امـا این روزهـا خبــر مـرگ
هــر کسے را کــہ میشــنوم
از تــہ دل میگویــم
خــوش بحالـــش
https://telegram.me/EhsaseZakhmi
☜من اَز اونـــــام ☞
✘کِه اَگه شانـــــس دَرِ خونَـــــمو بزنــــــــــہ✘
هنـــــدزفری تو گوشـــمه✘ نمیشنومـــ
https://telegram.me/EhsaseZakhmi
نمیدانم چه کسی
دست اتفاق های خوب
زندگی ام را گرفته است
که دیگر نمی افتند!
https://telegram.me/EhsaseZakhmi
غَریبہ
هَواے دِلَم
عجیبــ برایَت ڪَرِفته
مَڹ و آسماني اَزحَرف هاے ناڪَُفتہ
راستي
جِسارت نَباشد
تو کـِي می آیي. .
https://telegram.me/EhsaseZakhmi
گاهی خدا را صدا کن
بی آنکه چیزی بخواهی
بی آنکه گله ای کنی
بی آنکه بگویی چرا، کاش،اگر....
فقط صدا بزن
خـــــــ❤️ــــــدایا
https://telegram.me/EhsaseZakhmi
✋
ببخشيد، یک سكه دوزاری داريد؟
میخواهم به گذشته ها, زنگ بزنم!
به آن روزهاي دور...
به دل های بزرگ،
به محل كار پدرم،
به جوانی مادرم،
به کوچه هاى كودكى،
به هم بازيهاى بچگى.
میخواهم زنگ بزنم به دوچرخۀ خسته ام،
به مسیر مدرسه ام که خنده های مرا فراموش کرده،
به نیمکت های پر از یادگاری،
به زنگ هاى تفريح مدرسه،
به زمستانی که با زمین قهر نبود،
به بخارى نفتى که همۀ ما را با عشق دور هم جمع میکرد،
میدانم آن خاطره ها کوچ کرده اند...
می دانم ...
آري ميدانم كه تو هم ، دنبال سكه ميگردى !!
افسوس...هیچ سکه ای در هیچ گوشی تلفنی ،
دیگر ما را به آن روزها وصل نخواهد کرد...
حيف ...
صد افسوس که دوزاری مان بموقع نیفتاد !
https://telegram.me/EhsaseZakhmi
چشمان قشنگ تو مجسّم شدنی نیست
آهنگ دلم بی تو منظّم شدنی نیست
قسمت نشد آخر که تو را سیر ببینم
حتّی شده در خواب، که آن هم شدنی نیست
در کار من افتاده هزاران گره ی کور
تنها گره عشق است که محکم شدنی نیست
تو ماه جهانی، من ِآواره زمینم
این فاصله بین من و تو کم شدنی نیست
کمتر گله کن از من و دیوانگی من
این عاشق دیوانه که آدم شدنی نیست
https://telegram.me/EhsaseZakhmi
اگر در خیابان مردی را دیدید
که مدام به چهره ی زنها نگاه میکند
نگویید فلانی چشم چران است!
مردها دلتنگ که میشوند
میزنند به دل خیابان های شلوغ
خیابان هایی که بوی گمشده شان را میدهد
و با دلهره به دنبالش میگردنند!!
هی با خودشان حرف میزنند
که اگر ببینمش
این را میگویم و آن را میگویم!
اما کافیست یک نفر را ببینند
که چشمانش شبیه طرف باشد!!
لال میشوند
تپش قلب میگیرند
نفس هایشان به شماره می افتد
و راه خانه شان را گم میکنند!
https://telegram.me/EhsaseZakhmi
کاش یه مغازه بود
آدم میرفت میگفت
بے زحمت یه کم
خیال خوش میخوام
ببخشید این
خنده ها از ته دل چندن؟
از این روزاے بے بغض دارین؟
نه کاش یه جایے بود
میشد رفت وبگے آقا
زندگے میخوام بے زحمت
جنسش خوب باشه . . .
https://telegram.me/EhsaseZakhmi
بیا گاهی به خودت دروغ بگو!
چند دروغ ساده!
مثل:
من خوبم!
آرامم!
خوشحالم!
بیا گاهی اشتباه کن!
اشتباه بنویس!
خواهر،خواستن،خواهش را بدون " واو " بنویس!
ترس را با هر " ط/ت " که دوست داشتی بنویس!
و ببین که آب از آب تکان نمی خورد!
که زندگی راه خودش را می رود!
که چرخ زندگی با اشتباه تو نمی ایستد!
اصلا بیا گاهی خودت را به کوچه علی چپ بزن!
توی کوچه علی چپ قدم بزن!
راه برو سوت بزن!
نگو یکبار باختم تعطیل!
دیگر بازی نمی کنم!
زندگی با این باختن ها...
این افتادن ها...
زمین خوردن هاست...
که زندگی می شود!
خطر کن بی پروا!
سر چیزهای بزرگ زندگی!
کارَت،اعتبارَت،جانت حتی!
این همه احتیاط که چه؟
که خط نیفتد روی شیشه دلت؟
بیا یک بار بی هدف،بی نقشه،بی قطب نما راه بیفت!
بی توشه حتی!
برو بباز!
نترس!
بازی کن!
آن قدر تا چیزی برای باختن نماند!
تا از دست دادن عادت شود و باختن پالایش روح!
باور کن زمین خوردن جزیی از زندگیست!
https://telegram.me/EhsaseZakhmi
ﺳَـــﻠـﺎﻣـــﺘـــﮯ ﺭﻭﺯﮮ ﮐﮧ ” ﻣـــﺎﺩﺭﻣـــ ” ﺑـــﯿـــﺎﺩ ﺳﺮ ﻗـــﺒـــــﺮﻡ …
ﺷـــﻤـــﻊ ﺭﻭﺷﻦ ڪُﻨﮧ ﻭ ﺑـــﮕﻪ …
ﺍﻣــــﺮﻭﺯ ﺗــــــﻮﻟــــــﺪﺗـﮧ …
ﻧﻤﯿﺨــــﻮﺍﮮ ﺷـــﻤـــﻌــــﺎﺭﻭ “ ﻓــــﻮﺕ ” ڪُﻨـﮯ .…؟؟؟؟
https://telegram.me/joinchat/BNHksDyAjVnvwPvsYFBoeQ
●●تصور کن روزی بهم پیام بدی و جواب ندم!
●●زنگ بزنی و تعجب کنی چرا جواب نمیدم
●●و روزی دیگه زنگ بزنی و یکی از خانواده ام جواب بده بگه بفرمایید؟
●●و تو بگی کجایی دیوونه؟؟!
●●بگه منظورت اون مرحومه؟؟؟؟
●●چیکار میکنی؟ داد میزنی؟ گریه میکنی؟
●●اونوقت میگه امروز 4 روزه دفنش کردیم
●●اون لحظه چی میــــــــگی؟
●●تا وقتی امروز کنارتم سعی کن دوستم داشته باشی
●●چون ممکنه روزی بیاد و من نباشــــــم...
●●دیروز یکی رو دفن کردن امروز یکی و فردا هــــم من...
●●زندگی همینه .......
●●منو ببخش ❤️
دلم مرڪَ میخواهد!
بی صدا
بی هیاهو،
بی شلوغی.
بی ڪَریه ها و ضجه های مادرم؛
آرام محو شوم از صفحه زندڪَی،
جوری که انڪَار از اول نبوده ام..!
و نقطـــــه ســــر قبـــر !
دستمو محکم بگیر...ول نکن عزیزم
منی که به یادت هر روز با خودم درگیرم
من هر چی غمه یه تنه حریفم
اما با غم رفتنت بخدا دارم میمیرم
من به هیچ دردی نمیخورم !
این درد ها هستند که مدام به من میخورند !!!
زندگی پانتومیم است !
حرف دلت را به زبان بیاوری؛...
بـــــــاخــــــتــــــی !!!
بچه که بودیم ؛
می دانستیم هر وقت گم شدیم ،
باید سر جایمان بمانیم تا پیدایمان کنند !
مدتهاست گم شده ام !
از جایم تکان نمیخورم...!
پس چرا کسی مراپیدا نمی کند ؟؟!
کاش کشتی نوح بیشتر جا داشت،...
تا تعداد بیشتری انسان را در خود جای میداد !
نسل انسان ها در حال انقراض است !!!
آسمـــــــــان ابـــــــــــــری بـــــــــــــود ....
بــــــــــــــــــاران مــــــــــــــــی باریــــــــــــــــــد ....
کودکـــــــی آهستــــــــــه گفت: خدایــــــــــــا ...!
گریــــــه نکـــــن؛ درســــــت میشــــــود !
خوشـا آنـــان کـه با عـــزت ز گیتی بســـاط خویــش برچیدنـد و رفتند
ز کــــالاهــــای ایـــن آشفتـــه بازار مــــحبت را پســـندیدنــــد و رفتند
خوشـا آنــان کــه در میزان وجدان حساب خــویــش سنجیدند و رفتند
نـگـردیدنــد هــــــرگـــز گــــرد باطل حـقیـقـــت را پســـندیدنـــد و رفتند
خوشا آنـان که بر این عرصه خاک چو خورشیدی درخشیدنـد و رفتند
خوشــا آنــان کـه از پیمانـه دوست شـــراب عشـــق نوشیدنـد و رفتند
خوشــا آنان که با اخلاص و ایمان حــریم دوســـت بوســیدنـد و رفتند
خوشــــا آنــــان کــه در راه عدالت به خون خویــش غلتیدند و رفتند
خوشــــا آنــــان کــــه بـــذر آدمیت در ایــن ویرانــه پاشیدنـد و رفتند
چـــو نخــــل بـــــارور در تنگستان ثمـــر دادنـــد و بخشیدنـد و رفتند
خوشــا آنــان که پا در وادی عشق نــهـــادنــــد و نلغزیدنــــد و رفتند
خوشــــا آنـــان کـه بار دوستــی را کشــیدنـــــد و نرنجیدنـــــد و رفتن
در محفل خود راه مـده همچو منــی را
افسـرده دل، افسـرده کنـد انجمنی را
ما افسرده دلان، ساکن کوی غم و دردیم
در عشق شکست خورده، ولی توبه نکردیم
پرسیدم خدا را که؛
چرا وقتی شادم همه با من می خندند،...
ولی وقتی غمگینم کسی با من نمیگرید ؟؟
خدا پاسخ داد:
شادی را برای جمع آوری دوست،...
و غم را برای انتخاب بهترین دوست آفریدم !!
بــا یــه قـامت شکستـــه، با نگاهــی مات و خستـــه
سـرشـو برده رو شــونش، یـــه نفر تنهـــا نشستــــه
تـــوی تنهـــاییش یه درده، جـــای پای قلبـــی سـرده
گـــل سرخــــی بـــــوده امــا، دیگـــه پـژمـــرده و زرده
فـــارغ از دیـروز و فـــرداش، غرقـــه تو دریـــای درداش
حسـرتش یه عشــــق نابه، که وفا کنـــه به عـهداش